باور شدن
نمی دونم تا حالا نهال موریانه زده دیدی یا نه ، حالا من هم مثل همون نهالم که ذره ذره از درون می پوسم وتو این شکستن رو نمی بینی . دوست داشتم حداقل یکبار نگاهم رو می دیدی تا همه نگفته ها وننوشته ها رو از تو چشمام می خوندی . دوست داشتم وقتی ساکت بودم دلیل سکوتم رو می پرسیدی تا همه حرفهای دلمو با یه سکوت دیگه می شنیدی . دوست داشتم سمفونی عشقمو تو بلور اشکهام می دیدی تا اینطور بی رحمانه نظاره گر افتادن و شکسته شدنشون نبودی . کاش یکبار هم تو عشق و دوست داشتن رو برام ترجمه می کردی و من هن یکبار دوست داشته شدن رو تجربه می کردم . کاش یکبار هم من ماه تو می شدم و تو ... !؟