Tuesday, April 17, 2007

عيدانه


فكر مي كنم به رنگ سبز باشي
چون وقتي تو را با بهار تركيب مي كنم
سبزتر مي شود
دوباره سالي از نو آغاز مي شود
عيدي ديگر
و عيدانه اي ديگر
و اين بهار رنگين تر از بهاران گذشته
جوان تر از هر جوانه
سبزتر از هر سبزه
شاداب تر از هر شبنم
لطيف تر از هر گلبرگ
و پر شورتر از هر موج
در نظرم جلوه مي كند
به لطف اولين حضور بهاري ات در خانه دلم
و چه عيدانه اي شيرين تر از وجود تو!؟



3 Comments:

At 11:40 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام.
شعر واقعا زیبا بود.
آخر من از اشعاری که روح طبیعت در آن به کار رفته باشد بیشتر لذت میبرم.
منتظر دیدارت هستم در وبلاگم

 
At 4:36 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام . امروزه روز بهار هم حس و حال قدیم ها را ندارد .روز هایی که بهار و سبز شدن و باران را با تمام وجودمان حس می کردیم و لذت اش را می بردیم ... شعذر تو همان حس و حال قدیم را زنده می کند ... همیشه سبز باشی و شاد ...

 
At 2:19 PM, Anonymous Anonymous said...

عیدت مبارک

 

Post a Comment

<< Home