Monday, January 30, 2006

دلتنگی


ای دل بی قرار ، ای رسوای روزگار ، ای ابر شبهای مهتابی ، ببار... ببار که امشب دوباره در هوای مستی چشمانش رویای پرواز می بینم

Sunday, January 29, 2006

بی صدا

چگونه فراموش کنم لطافت نگاهت را ؟ چگونه بشویم خاطراتت را؟ چگونه ببارم دوریت را؟
وتو چه آهسته از کنار من گذشتی بی آنکه احساس مرا لمس کنی ، آنگاه که غوغای درونم در سکوت خلاصه شده بودوتمام بغضهایم در لبخندی... .افسوس که سکوت عاشقانه من در فرهنگ لغات تو تعبیر دیگری داشت